۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

رمان آموزشی گلچهره - بخش سوم





بخش سوم
هاله ي ابهام 
نویسنده : بابک اسماعیلی 


سومين جلسه‌ي مشاوره‌ي من با گلچهره برگزار شد. گلچهره منابع مطالعاتي كه به او معرفي كرده بودم را با دشواري تهيه كرده بود. بعضي از كتاب‌هايي كه به او معرفي كرده بودم در بسياري از كتاب فروشي‌ها پيدا نمي‌شده است. اما بالاخره بعد از سه چهار روز تلاش توانسته بود كتاب ها را از خود ناشر تهيه كند.
مي‌گويد :
-        سه تا كتابفروشي بزرگ رفتم. هيچ كدام كتابهايي كه شما گفته بوديد را نداشتند. رفتم تهران. جلوي دانشگاه . كتاب فروشي‌هاي جلوي دانشگاه هم نداشتند. شماره تلفن ناشر كتاب را پيدا كردم . تماس گرفتم . آدرس گرفتم . رفتم از خود انتشارات خريدم.
  به گلچهره مي‌گويم :
-        وضعيت پخش و توزيع كتاب در ايران وضعيت مطلوبي نيست. مراكز توزيع كتاب (پخشي ها) تلاشي در جهت توزيع كتاب نمي كنند، بيشتر نقش دلال دارند تا توزيع كننده. بسياري از ناشران آموزشي مجبورند كتاب هايشان را با 40 تا 50 درصد تخفيف به مراكز توزيع بفروشند. در اصل سودكلان حاصل از فروش ميليون‌ها جلد كتاب آموزشي هر ساله نه به جيب ناشر مي‌رود و نه به جيب نويسندگان كتاب.
 يك "مركز پخش و توزيع كتاب" كتاب‌هاي همه‌ي ناشران را با تخفيف‌هاي 40 تا 50 درصدي حتي در مواردي با تخفيف 60 درصدي مي‌خرد و در حجم بزرگي از پول، سود بسيار كلاني مي‌كند.
به عبارت دقيق تر يك مركز پخش كتاب، 40 تا 50 درصد قيمت پشت جلد دهها هزار كتاب را از ناشران تخفيف مي‌گيرد.
به اين مي‌گويند يك بازار  بي‌حساب و كتاب . نويسنده و ناشر و كتابفروش در اين چرخه‌ي مالي كمترين سود را مي برند و مصرف كنندگان يعني  دانش آموزان و خانواده هاي آنان مجبورند كتاب ها را به قيمت گزافي بخرند.

قبل از هر كاري از گلچهره خواستم بگويد كه در روز هاي قبل چه  كرده است ... كار زيادي نكرده بود.  مي‌گويد لازم است يك برنامه داشته باشد و طبق آن، هر ساعتي بداند كه بايد چه درسي را بخواند.
همينطور مي‌گويد نمي‌داند مطالعه را با چه درس‌هايي شروع كند.
منظورش اين است كه در هر روز ابتدا چه درسي را لازم است بخواند؟  مي‌گويد رياضي و عربي و شيمي را هم نمي‌داند چطور بايد بخواند.
من در طي اين سال‌هايي كه پدر شده ام كشف بزرگي كرده‌ام و از فرزندم چيز هاي زيادي ياد گرفته‌ام. يكي از آنها اين است كه فهميده‌ام اگر بخواهم فرزندم به انجام دادن كاري تشويق شود يا انجام كاري را ياد بگيرد، لازم است من و او با هم آن كار را انجام دهيم. يكي دو بار كه با  هم كار مشتركي ر ا انجام دهيم كافيست تا از آن به بعد او خودش آن كار را بهتر از من انجام دهد. كار هايي مثل بازي با رايانه ، تماشاي فيلم ، نقاشي ، جمع كردن وسايل بازي از اتاق  ...
بعد از گفتگوي چند دقيقه اي‌ام با گلچهره بلافاصله اقدام كردم. به جاي هر گونه توضيحي در مورد روش خواندنِ رياضيات ، كنار او نشستم و با هم تست حل كرديم.
ابتدا خلاصه جمع بندي شده اي از يك مبحث را خوانديم. بعد شروع كرديم به حل تست ها. سوال اول ساده بود اما گلچهره نتوانست حل كند. با هم آن را حل كرديم. سوال دوم هم به همين ترتيب، در يك اقدام مشترك حل شد. گلچهره پرسيد : شما از كجا مي فهميد كه چطور سوال حل مي شود ؟ و من به او گفتم :
مي داني اشراق يعني چه ؟


اصول و قواعد و ضوابط اشراق در باب نور و ظلمت راه و روش حكما و دانايان سرزمين پارس است.
حكمت الاشراق، تاليف شيخ شهيد شهاب الدين يحيي سهروردي، ترجمه و شرح از  دكتر سيد جعفر سجادي، ‌انتشارات دانشگاه تهران


گفت : نه .
گفتم : شهود مي‌داني چيست ؟
گفت : يعني شاهد بودن.
گفتم : در حل سوالات هم بايد شاهد باشي. يعني بايد مشاهده كني مثل يك ناظر بي‌طرف. مشاهده‌ي دقيق باعث مي‌شود ياد بگيري. ابتدا بايد قوانين را بداني. بعد شروع كني به حل مساله. يك چشمت هم بايد به گزينه‌ها باشد. گزينه‌ها به تو مي‌گويند كه چطور بايد حل كني. به اين مي‌گويند اشراق.

"عقل فعال" طبق اظهار ابن سينا همان است كه در اصطلاح زبان ديني "فرشته‌ي وحي " روح المقدس و جبرائيل ناميده مي‌شود. در واقع عقل فعال "عقل كيهاني " است و منبع الهامات، معارف و دانش‌ها براي بشر مي‌باشد. فهم بديهيات و مقولات اوليه مانند اينكه كل از جز بزرگتر است و امثال آن در اثر اتصال باعقل فعال است.
حكما فيلسوفان و پيامبران پيوند و اتصال ويژه‌اي باعقل فعال پيدا مي‌كنند كه موجب حصول دانش براي آنان مي شود.  نام اين اتصال در پيامبران وحي است .
فلسفه‌ي سياسي ابن سينا، ابوالفضل شكوري انتشارات عقل سرخ و نقش و نگار

گفت : نمي‌فهمم كه از روي گزينه‌ها چطور بايد تشخيص بدهم.
گفتم : به مرور زمان متوجه خواهي شد.گزينه‌ها با تو حرف خواهند زد. 
از سوال سوم به بعد من نقش خودم را كمتر كردم. بقيه‌ي سوالات را گلچهره با راهنمايي‌هاي برحسب مورد من حل مي‌كند. بعد از پاسخگويي به هشتمين سوال احساس مي‌كنم گلچهره اعتماد به نفس پيدا كرد. بعد از دهمين سوال ديگر فهميده بود كه رياضي را چطور بايد بخواند. در اين نشست مطالعاتي من هدفم اين نبود كه به او رياضي ياد بدهم. تنها مي‌خواستم او روشِ درست ِ مطالعه‌ي رياضي را  ياد بگيرد.
تازه اينجا بود كه ساير مشكلات خودي نشان دادند.
از گلچهره خواستم تا در زمان حل كردن سوالات در چك نويس، مرتب نويسي كند. بيشتر ايرادات او مربوط به نحوه‌ي نوشتن راه حل در ورقه‌هاي چك نويس بود.
جواب آخر يك سوال را عدد 72 بدست آورد ، اما پاسخ  درست 43 مي شد.
بعد از اينكه مسير حل مساله را بررسي كرديم معلوم شد كه دليل اين اشتباه ، نداشتن نظم نوشتاري در زمان حل مساله است.
گلچهره بعد از حل دهمين سوال، قصد داشت از حل كردن سوالات دست بكشد تا به برنامه‌ريزي بپردازيم. اما من از او خواستم حل سوالات را ادامه دهد. مي‌خواستم پرونده‌ي ترس از رياضيات را براي هميشه ببندم. او را در همان تاريكي كه از آن مي‌ترسيد برده بودم و مي‌دانستم ديگر ترسي در كار نخواهد بود.
بعد براي دو هفته‌ي آينده برنامه‌اي نوشتم كه در آن مشخص شده كه هر روز دقيقا چه مباحثي را از چه كتاب‌هايي بخواند. نوشتن برنامه هم با كمك گلچهره صورت گرفت.
براي اين كار تعداد تست‌هايي كه از هر مبحث لازم است زده شود را در كتاب‌ها شمرديم.
تعداد صفحات كتاب‌هاي درسي را هم محاسبه كرديم.
بعد من كارهاي روزانه را تقسيم بندي كردم .
تقريبا روزي هفت تا هشت ساعت برنامه‌اي شد كه لازم است اجرا شود.
به نظرم در جلسه‌ي بعدي با گلچهره بايد با هم شيمي بخوانيم. شايد هم عربي . 
در اين نشست با مادر گلچهره هم گپي زدم.
در ايران در سالي كه يكي از فرزندان خانواده قرار است خودش را براي شركت درآزمون  ورود به دانشگاه ها آماده كند معمولا فشارهاي رواني روي همه اعضاي خانواده زياد مي‌شود.


فشار رواني صرفا يك امر بيروني نيست و تا اندازه‌اي بستگي به نوع نگرش و ديد ما نسبت به خود، ديگران و محيط اطرافمان دارد. به عبارت ديگر بستگي به اين دارد كه آيا ما رويداد يا حادثه‌ي بوجود آمده را فشار رواني تلقي مي‌كنيم و آن را تهديد‌ي عليه خود مي‌دانيم يا خير. مثلا عدم موفقيت در يك درس يا كلاس مي‌تواند براي دانش‌آموزي فشار رواني زيادي ايجاد كند در حالي كه دانش آموزي ديگر به آن اهميت چنداني نمي‌دهد.
ويژگي‌هاي فرد سالم :
تسلط داشتن بر هيجانات خود و كنترل شخصي
آگاهي داشتن از نقاط ضعف و قوت خود
پذيرش مسئوليت در مقابل محيط انساني و مادي خويش
ادراك درست و به جا از توانايي‌هاي خود
داراي احساس گسترش يافته و درك احساسات واقعي ديگران
داري هدف در زندگي
تلاش براي زندگي سالم و نااميد نشدن
دوستي با خود و ديگران
روانشناسي ، از كتاب‌هاي درسي ايران سال سوم متوسطه

 در خانواده‌هاي شهر نشين ميزان وابستگي فرزندان به خانواده‌ها و برعكس بسيار زياد است. اين وابستگي حتي در سال‌هاي بعد از ازدواج فرزندان هم بسيار زياد مشاهده مي‌شود. اين وابستگي مزايا و معايبي دارد.

من به عنوان يك مشاور تحصيلي براي اينكه، دانش‌آموزانم تلاش‌هاي مفيدتري داشته باشند، لازم است تا هميشه نيم‌نگاهي هم به خانواده‌ي آنها داشته باشم. در بسياري از خانواده هاي ايراني، معمولا اعضاي خانواده در دايره‌اي قرار دارند كه مركز آن يك نفر است : مادر .
شادابي ، سرزندگي و روحيه مادر به همه اعضاي خانواده سرايت مي كند. به همين دليل در برخي موارد، مادر مهم‌تر از دانش‌آموزي است كه امسال قرار است در آزمون شركت كند! 
مادر گلچهره كه به نظرم زني پنجاه ساله است، از ديسك كمر رنج مي‌برد.
علت اين ناراحتي هم برنامه‌ايست كه مربي ايروبيك در باشگاهي كه مي‌رفته به او داده بوده است!
 او هر هفته به جلسات درماني فيزيوتراپي مي‌رود.
او زني ايراني است كه يكي از فرزندانش در رياضيات نابغه است و هر چند كه دوره‌ي فوق ليسانس را تمام كرده، در پيدا كردن شغل مناسب ناكام بوده و فرزند ديگرش قصد دارد وارد دانشگاه شود. آينده‌ي فرزندانش همچون خودش در هاله‌اي از ابهام است.
من حدس مي‌زنم لبخندي كه او در گفتگو با من به لب دارد، يك ظاهر سازي مادرانه بيش نيست.
اما مطئن هستم او هم مثل من اميدوار است.

اميدواري ما را با خودش خواهد كشيد. 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر