۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

رمان آموزشی گلچهره - بخش بیست و هفتم



 برنامه‌ي مطالعاتي دوره‌ي نوروز (1) 
بخش: بيست و هفتم
نویسنده: بابک اسماعیلی
  

-       آقاي اسماعيلي من از چند نفر از بچه‌هايي كه پارسال براي ورود به دانشگاه آزمون داده‌اند سوال كردم كه عيد پارسال را چطور گذراندند.
پريسا مي‌گفت كه پارسال عيد رفته كلاس. مي‌گفت سه ماه موسسه‌اي كه آزمون توش مي‌داده تبليغ مي‌كرده كه عيد بياييد كلاس ثبت نام كنيد. پريسا هم ميره ثبت نام مي‌كنه. اما مي‌گه بيشترش وقت تلف كردن بود. مي‌گه اگه خودش يك برنامه ريزي درست مي‌كرده مي تونسته ده برابر بيشتر استفاده كنه از عيد.
ياسي مي‌گفت پارسال تو مدرسه شون اردو گذاشته بودن. ياسي هم مي ره ثبت نام مي‌كنه. اما ياسي هم مي‌گفت بيشتر وقتش به بطالت و حرف زدن با بچه‌هاي ديگه گذشته .
هر دو تا شون به من گفتند كه بهتره در خانه درس بخوانم و يك برنامه‌ريزي خوب داشته باشم. من موندم براي عيد چي كار كنم ؟
-       متاسفانه تعداد مدارس و آموزشگاههايي كه در كشور قدرت سازمان دهي انجام يك پروژه ي استاندارد در زمينه ي آموزش را دارند خيلي كم است. عموما برنامه‌ها ايرادات آموزشي دارد يا ايرادات روشي يا مشكلات سازمان دهي در اجرا. به همين دليل پيشنهاد مي‌كنم در دوران عيد يك برنامه‌ي منظم و دقيق را در خانه اجرا كني.
-       راست مي‌گيدا. باباي من ميگه كه بزرگترين سازمان‌هاي ايران معروف هستند به اينكه اول قطار را مي‌سازند بعد بررسي مي‌كنند ببينند كه ريل‌ها را كجا بايد قرار بدهند.
-       پدرت درست ميگويد. در ايران افراد كمي توان سازمان دهي پروژه‌هاي بزرگ را دارند. به همين دليل است كه  يك گروه شروع به سد سازي مي‌كنند در كشور، نتيجه اش ده سال بعد اين ميشه كه درياچه ي اروميه نابود ميشه. يك عده ساختمان سازي مي كنند نتيجه اين ميشه كه كوه دماوند هم تا ده بيست سال بعد ناپديد ميشه.  در خارج از تهران وقتي قرار است يك پل بزرگ ساخته شود، اول جاده بسته مي‌شود و چند روز بعد تازه به فكر اين مي‌افتند كه لازم است براي هدايت مردمي كه از اين راه رد مي‌شدند راه جديدي درست كرد. اين‌ مشكلات به اين علت اتفاق مي‌افتد كه ما به موضوعي به اسم سازمان دهي توجه نمي‌كنيم.
-       يعني اگر ما بتوانيم سازماندهي درستي كنيم صدمه‌اي كه به ديگران و محيط زيست مي زنيم خيلي كمتر مي‌شود.
-       درسته. به نظرم بخش زيادي از مشكلات ما با تمام دنيا مربوط به اين مي‌شود كه ما در مراوداتمان با خارج از ايران هم سازمان‌دهي را جدي نگرفتيم .
-       من نميدونم. من از سياست خوشم نمي‌آد. بابام ميگه سياست مدارا يك مشت زالو هستند كه بزرگترين هنرشون اينه كه دروغ مي‌گن .
-       ببين تو بعد از دوران دانشجويي مگر نمي خواهي كار كني ؟
-       چرا ! من از اين دخترها نيستم كه در بيست سالگي برم شوهر كنم تا يكي ديگه خرجم رو بده. همين كه دانشگاه قبول شم بايد خرجم رو خودم در بيارم.




از روزنامه‌ي حبل المتين نقل است كه در يكي از زد و خوردهاي بين اردوي انقلابي معروف ستارخان بالشكريان شاه، در ميان كشته شدگان انقلابيون جنازه‌ي بيست زن مشروطه خواه در لباس مردانه پيدا شده است و باز در همين منابع آمده است : در ميتينگ‌هاي مربوط به مبارزه‌ي مشروطيت ايران زنان ايراني به تعداد زيادي دست داشتند و بسياري از مبارزان ايراني از كمك‌هاي ذيقيمت خواهران و زنان خود برخوردار مي‌شدند.
كتاب زن، نوشته‌ي جميله كديور انتشارات اطلاعات




-       شايد تو هم مثل خيلي ديگر از دانش آموزان من ده سال بعد رفتي و مدير مياني يك سازمان شدي .
-       جدي ؟
-       ببين الان شقايق در اركستر ... نوازنده شده . سعيد در شهرداري ... سمت داره. پوريا داور درجه يك كشور شده، شيوا در زمينه‌ي حقوق بين الملل فعاليت مي‌كنه، فاطمه كه خبرنگار بود از ايران رفته و روزبه مدير فروش يك شركت واردات داروست و .. اين‌ها همه مديران مياني سازمان‌هاي كوچك و بزرگ هستند. كمي كه سن و سالشان بيشتر شود مديرعامل و وزير و رئيس جمهور هم مي‌شوند.  شما  هم در صف هستي.
-       جدي مي‌گيدا ...تا حالا اين طوري فكر نكرده بودم.
-       سازمان‌دهي يك موضوع سياسي نيست. در زندگي‌هاي فردي هر يك از ما نقش زيادي دارد. سازمان‌دهي در اصل يعني هنر با هم انديشيدن. كار يك مدير بيشتر از هر چيزي، سازماندهي است. به نظرم هر يك از ما در زندگي‌هاي فردي خود لازم است يك مدير باشيم. مقدمه‌ي سازماندهي، گفتگوست، براي گفتگو كردن هم اصولي لازم است كه رعايت شود. تمام  و كمال گوش دادن، حرف خود را زدن، به تعويق انداختن و احترام گذاشتن، مهمترين قواعدي است كه حين گفتگو لازم است رعايت كنيم. موثرترين گفتگو، زماني اتفاق مي‌افتد كه افراد بعد از آن احساس يگانگي مي‌كنند، گفتگوي موثر طرفين گفتگو را سرشار از ديگري مي‌كند. با گفتگو يك نفر در ديگري جاري و ساري مي‌شود.
بعد از يك گفتگوي موثر انسان همان انسان قبلي نيست. تغيير مي‌كند. گفتگو قدرتي فراتر از تصورات ما دارد. قبل از انجام هر پروژه حداقل سه برابر زماني كه براي اجرا در نظر گرفته مي شود نياز است كه افراد با هم گفتگو كنند.
ما ايراني‌ها در گفتگو كردن دچار يك ضعف ذاتي هستيم. در عين حال از تغيير كردن هم مي‌ترسيم. گفتگو بنيان باورهاي غلط را به هم مي‌ريزد. اين ضعف ذاتي در گفتگو كردن، پيامد‌هاي زيادي برايمان داشته است. يكي از پيامدها نبود قدرتِ سازماندهي است. بسياري از افراد مديري كه از طريق گفتگو سعي در تغيير رفتار و رسيدن به اهداف سازمان را دارد مدير لايقي نمي‌دانند برعكس مديري كه دستور مي‌دهد و از خشونت كلامي استفاده مي‌كند از نظر برخي مدير مقتدري است. به همين دليل وقتي يك مدير از روش گفتگو براي ايجاد تغيير استفاده مي‌كند بازار سو استفاده زياد مي‌شود اما همان افراد در برابر يك مدير كه تنها دستور مي‌دهد جرات حرف زدن ندارند. اين باورهاي غلط به اين دليل در ما دروني شده است كه، ما از گفتگو، تغيير و جاري شدنِ يكي در ديگري واهمه داريم.
لجبازي هنر بزرگ تعداد زيادي از افرادِ ناآگاه است. لجبازي يعني من مقاومت مي‌كنم كه تو در من جاري نشوي. چقدر از دوست و آشنا اين جمله را شنيده ايم :
 " من از تو لجباز ترم. مي دونستي! " . اين جمله يعني من هميني هستم كه مي‌بيني و تمام درها براي تغيير را به روي خودم بسته‌ام . 
-        حتما بهش فكر ميكنم .
-       امسال از اين نظر كه فرصت داري اين موضوع سازماندهي را هم تجربه كني سال ارزشمندي است.   
-       در دوران عيد هر روز بايد درس بخوانم ؟
-       نه بيست و نهم تا يكم تعطيله .
-       آخ جون .
-       شما برنامه رو مي نويسيد يا با هم بايد تنظيمش كنيم ؟
-       بهتره با هم تنظيمش كنيم. اين طوري يعني سازمان دهي بهتري در هنگام تدوين برنامه انجام داديم.
-       روزي چند ساعت لازمه درس بخونم ؟
-       به نظرم حداقل 144 ساعت در طي 12 روز .
-       اين طوري وقتم در رفت و آمد هم تلف نميشه واسه رفتن به كلاس .

******



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر