۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

رمان آموزشی گلچهره - بخش شانزدهم


بخش شانزدهم
شناخت خود
نویسنده: بابک اسماعیلی

گلچهره دفترچه‌ي يادداشت‌هايي كه روي آن نوشته " يادداشت هاي من به شما "  را نشانم مي‌دهد.
اين بار در نوشته‌هايش احساساتش را دقيق‌تر ثبت كرده است. هم گفته خسته‌ام ، هم گِله كرده و در آخر نوشته كه ، فكر نكنيد بُريدما ، نه ! من آخر سر ، روي اين كنكور رو كم مي‌كنم .
نوشته‌هايش بيشتر و بيشتر شبيه خودش مي‌شوند. تا همين دفعه‌ي قبل كه او را ديدم و يادداشت‌هايش را خواندم احساس كردم خودش را در موقع نوشتن زياد سانسور كرده است. فقط جملات مثبت را نوشته بود.
يك چيزي مثل رژه‌ي سربازان (مردم ) كره شمالي كه گه‌گاه در شبكه‌ها پخش مي‌شود.
اتو كشيده ، با لب‌هايي خندان و منظم .

يك جايِ يادداشتِ بعدي برايم نوشته كه من بيشتر از اين‌كه نگران نتيجه‌ي هر آزمون باشم نگران قضاوت شما در مورد خودم هستم .
و بعد در جاي ديگري اضافه كرده ممكنه امسال دانشگاه قبول نشوم اما به نظرم نويسنده مي‌شوم . 

مواردي كه لازم مي‌دانم را در دفترچه ياداشت‌هاي گلچهره برايش مي‌نويسم :
من در مورد تو قضاوت نمي‌كنم. 
مشاوره تحصيلي يك فرايند است .
فرايند هم يعني مجموعه رويدادهايي كه به يك تغيير مي انجامد .

انجمن مشاوران مدارس آمريكا مشاوره را به عنوان يك رابطه‌ي محرمانه، مقبول، بدون ارزشيابي، مجاز و رو در رو تعريف مي‌كند كه در آن مشاور معلومات و توانايي‌هاي خود را به كار مي‌برد تا به شاگردان كمك كند تا مسائل و مشكلات خود را به طريق بهتري حل كنند در حالي كه شاگردان در حالت عادي و  بدون كمك مشاور با رضايت كمتري آن را حل مي‌كنند .

كتاب نظريه‌هاي مشاوره نوشته‌ي لوئيس شيلينگ ترجمه‌ي سيده خديجه آرين انتشارات اطلاعات

از زمان شروع تا پايان، نوساناتِ زيادي خواهيم داشت. بعضي وقت‌ها همه چيز خوبه، بعضي وقت‌ها افتضاح، بعضي وقت‌ها نتيجه بد ميشه و بعضي وقت‌ها نتيجه متوسط .
براي ما مهم‌ترين موضوعي كه وجود دارد " مقدار ساعت مطالعاتي هفتگي " است.
" ساعت مطالعاتي " در اين مورد تنها كليد وارد شدن در بهشت است.
هيچ معجزه اي هم در كار نيست.
بعد از آن ما بايد سعي كنيم مشكلات را پيدا كنيم و با هم حل كنيم.
و بعد مي‌نويسم كه خوشحالم كه به موضوع نويسنده شدن هم فكر كرده‌اي.

قبل از شروع برنامه‌ريزي ترجيح مي‌دهم به موضوعات ذهني گلچهره بپردازم.
مي‌گويم : درسته كه امسال هدف ما قبولي در آزمون ورود به دانشگاه است. اما من علاوه بر اين موضوع به موضوعات ديگر هم فكر مي‌كنم.
برگه‌اي را نشان گلچهره مي‌دهم و مي‌گويم : گفتگوهاي من و تو در شش ماه گذشته حول و حوش اين آيتم‌ها بوده است.
موضوع اصلي ما در ظاهر آزمون دادن است. اما آزمون تنها ابزاري است در خدمت مشاوره‌ي تحصيلي  كه داريم انجام مي‌دهيم.
هدف من ايجاد شرايطي است كه تو بتواني خودت را بشناسي .


همه خوف آدمي را از درون است
برون را مي‌نوازد همچو زهره
بدرد زهره‌ي او گر نبيند
وليكن هوش او دايم برون است
درون گرگيست كو در قصد خونست
درون را، كو به زشتي شكل چونست
كليات شمس تبريزي  
مولانا جلال الدين محمد بلخي



تو مگو همه به جنگند و ز صلحِ من چه آيد
كه يكي چراغ روشن ز هزار مرده بهتر
تو يكي نه اي هزاري تو چراغ خود بر افروز
كه به است يك قد خوش ز هزار قامت كوز
كليات شمس تبريزي
مولانا جلال الدين محمد بلخي




-       در ضمن چه اشكالي دارد كه تو نويسنده بشوي. نويسندگي از نوشتن يادداشت‌هاي روزانه هم شروع مي‌شود و تو در نوشتن هم پيشرفت خيلي خوبي داشته‌اي .
-       من تا حالا به نويسنده شدن فكر نكرده بودم. اما در اين مدت كه دارم مي‌نويسم احساس كردم كه نوشته‌هام به مرور بهتر ميشوند. ديشب به فكرم رسيد كه شايد بتوانم اين كار را هم انجام بدهم. اما اگر شما از من نخواسته بوديد شايد هيچ وقت نوشتن را جدي نمي‌گرفتم. پدرم مي‌گويد نويسندگي خوب است. اما در ايران معمولا نميشه از راه نويسندگي پول درآورد.
-       معمولا دردي وجود دارد كه يك نفر را وادار مي‌كند به اين‌كه كتاب بنويسد. نويسنده براي پول نمي‌نويسد. 

-       راستي نظرتون چيه كه من امسال رشته‌ي هنر هم شركت كنم ؟
-       مگه دروس اختصاصيِ هنر  رو تا حالا خوندي ؟
-       نه . فكر كردم شايد درس‌هايمان مشترك باشد.
-       فقط در دروس عمومي كتاب‌هاي مشترك داريد. دروس اختصاصي رشته‌ي هنر با دروس اختصاصي ساير رشته‌ها فرق مي‌كند.
-       اما من شنيدم همه مي‌توانند علاوه بر گروه آزمايشي خودشان در گروه آزمايشي هنر هم ثبت نام كنند.
-       بله‌. همه مي‌توانند علاوه بر ثبت نام در گروه آزمايشي رشته‌ي اصلي خود در گروه آزمايشي رشته‌ي هنر و همين طور گروه آزمايشي رشته زبان ثبت نام كنند.
-       به نظرتون اين كار رو بكنم ؟
-       نمي‌دونم.بهتره خودت تصميم بگيري.
-       رشته‌هاي گروه آزمايشي هنر را نگاه كردم. اينها بود :



ارتباط تصويري
باستان شناسي

توليد سيما

سينما

شهر سازي
صنايع دستي
طراحي پارچه
 و لباس
طراحي صنعتي

عكاسي


فرش
مجسمه سازي
مردم شناسي
مرمت آثار تاريخي

موزه داري
مرمت و احياي‌بناهاي تاريخي

نقاشي

نمايش
نوازندگي ساز ايراني
و جهاني



-       تاحالا به كدام رشته پرداخته‌اي ؟
-       عكاسي كردم . با دوربين حرفه‌اي. البته خيلي كم .



وقتي هنرمند ِدرون كسي زندگي را آغاز مي‌كند، نوع كار او هر چه مي خواهد باشد، او موجودي مي‌شود ابداع گر، جستجوگر، با شهامت، و بيانگر صريح خود. از نظر ساير مردم او فردي جالب است. نگران مي‌شود، عصباني مي‌شود، رها مي‌شود و راه‌هايي براي درك بهتر پيدا مي‌كند. وقتي آنها كه هنرمند نيستند سعي مي‌كنند كتاب را ببندند او آن را باز مي‌كند و نشان مي‌دهد كه هنوز صفحات زيادي براي خواندن وجود دارد.
رابرت هنري، جوهر هنر، به نقل از كتاب طراحي با سمت راست مغز نوشته‌ي بتي ادواردز ترجمه ي عربعلي شروه انتشارات مارليك

-       رقابت در گروه آزمايشي هنر از همه‌ي گروهها دشوار تراست .
-       پس لزومي نداره بهش فكر كنم .
-       هر طور دوست داري .
-       ديگه وقت نكردم در مورد رشته‌ي مديريت تحقيق كنم. شايد هفته‌ي بعد اين كار را  انجام بدهم .

مي‌پرسم تو تا امروز در تمام دروس كتاب درسي را هم خوانده‌اي ؟
مي‌گويد همانطور كه گفته بوديد براي هر مبحث اول متن كتاب درسي را مي‌خوانم. تنها درسي كه متن آن را از روي كتاب درسي نخواندم رياضي است. البته نه كه نخوانده باشم. كمتر از بقيه خواندم. متن كتاب درسي رياضي خيلي دشوار نوشته شده. من فيزيك را از روي كتاب درسي مي‌خوانم و مي فهمم. اما رياضي به نظرم خيلي سخت نوشته شده. با اين حال مي‌دانم كه حتي اگر موقع خواندن متوجه نشوم هم بايد بخوانم . متن يك روز رازش را بر من آشكار خواهد كرد .
مي‌گويم كتاب‌هاي درسي دو نوع ارتباط با هم دارند. ارتباط عمودي و ارتباط افقي. ما لازم داريم اين ارتباط را خودمان كشف كنيم. به نظر مي‌رسد در كتاب‌هاي درسي تلاشِ در خوري  براي اينكه ما بتوانيم اين ارتباط را كشف كنيم انجام نشده است.
گلچهره مي‌گويد اولين بار اين ارتباط عمودي و افقي كتاب‌هاي درسي با هم را من در كتاب شاگرد كُشي خواندم.
 مي‌گويم درسته . من بعد از اين‌كه نوشتن كتاب ِ شاگردكُشي را تمام كردم به موضوعات جديدي رسيدم .
-       چي؟ 
-       اين كه ما پيوسته فكر نمي‌كنم .
-       يعني چي ؟
-       به ‌نظرم اين يك خاصيت زبان است .
-       متوجه نمي شم ؟
-       ببين شما امسال در ترم دوم در درس فيزيك ياد مي‌گيريد كه انرژي جرياني پيوسته نيست. يعني مثلا زماني  كه يك اتم برانگيخته مي‌شود مقدار انرژي كه از دست مي‌دهد به صورت بسته‌هاي انرژي از دست مي‌دهد. نه به صورت جرياني پيوسته از انرژي .
-       يك چيزي مثل نور كه ظاهرا ما فكر مي‌كنيم جرياني پيوسته است . اما در اصل مجموعه اي از فوتون‌هاست .
-       درسته .
-       تو مي‌داني كه زبان يكي از توانايي‌هاي ذهن انسان است .
-       بله . در درس زبان فارسی خوانديم. در كتاب زبان فارسي نوشته زبان يكي از توانايي‌هاي ذهن انسان است. حال آنكه گفتار فقط نمود آوايي اين توانايي است. ما حتي زماني كه سخن نمي‌گوييم يا به سخنان ديگران گوش نمي‌دهيم ، باز هم از توانايي زبان برخورداريم. در مواقعي هم كه در حال فكر كردن هستيم ، بي‌گمان از  زبان بهره مي‌بريم بي‌آنكه ضرورتاً پاي گفتار در ميان باشد.
-       درسته. به نظرم يكي از خصوصيات ذهن انسان و يا زبان اينست كه ما انسان‌ها به طور گسترده‌اي " گسسته فكر مي‌كنيم".
-       مي‌شه بيشتر توضيح بديد !
-       يعني جرياني پيوسته  از انديشه در ذهن در كار نيست. بلكه بسته‌هايي از انديشه در ذهن وجود دارد.
-       مثل فوتون‌ها .
-       مثل انرژي .
-       ما در درس آمار هم، پيوستگي و گسسته بودن را داريم . مثلا وزن يك كميت پيوسته است . اما تعداد بيماران مراجعه كننده به يك پزشك در يك روز يك كميت گسسته است . 
-       آفرين. ما بايد بتوانيم اين بسته‌هاي زباني يا بسته‌هاي فكري گسسته را به هم ربط بدهيم. ما در آموزش اسم اين ربط دادن‌ها را گذاشته‌ايم جمع بندي كردن. و مشكل اصلي كتاب‌هاي درسي به نظر من اينست كه به اين خاصيت ذهن و زبان در آنها توجه چنداني نشده است .
-       يعني كتاب درسي چه ويژگي بايد داشته باشد ؟
-       به نظرم يكي از نمونه‌هاي خوبِ اين كار را نويسنده‌ي كتابِ " تكامل فيزيك " انجام داده است.
-       من اين كتاب را نخواندم .
-       اما متوجه شدي كه منظورم چيه ؟
-       يه چيزهايي فهميدم. اما مطمئن نيستم .
-       قضيه فيثاغورث را كه يادت است ؟

 




-       آفرين. اين قضيه را ما در دوره راهنمايي ياد مي‌گيريم. اما وقتي كه در دبيرستان هستيم مايل نيستيم بپذيريم كه تعداد زيادي از سوالات در درس‌هاي رياضي و فيزيك با استفاده از اين رابطه حل مي شوند. تعداد زيادي از افراد نمي‌توانند بين اين رابطه و مسائل دوره‌ي دبيرستان ارتباط برقرار كنند.
-       خب من هم اين مشكل را دارم . من تازه فهميدم كه مشكلِ من در مباحث استوكيومتري در شيمي به شيمي ربط ندارد. بلكه به محاسبات عددي ربط دارد. دبير ما در مدرسه، هفته‌ي قبل داشت تعادل درس مي‌داد. من همه‌ي سوال‌ها را در كلاس حل مي‌كردم. اما آخرش كه بايد عدد‌ها را به توان مي‌رساندم، نمي‌توانستم محاسبات را درست انجام بدم. بعدش يادم افتاد كه در تابستان شما چقدر مي‌گفتيد رياضي پايه از همه درس‌ها مهم تره. از خودم و از شما خجالت كشيدم. بعدش هم يادم افتاد كه دراين مواقع بايد به خودم بخندم .

-       اين خاصيت گسسته بودنِ ذهن و زبان انسان در جاهاي ديگري هم خودش را نشان مي‌دهد‌. مثلا در حافظه‌ي تاريخي.
-       حافظه‌ي تاريخي !؟
-       ببين الان آمريكا و اروپا سعي مي‌كنند تحريم‌ها بر عليه ايران را افزايش بدهند. سوال من و خيلي‌هاي ديگه اينه كه هدف از اين تحريم‌ها چيست ؟
-       خب سياست مدارن ما و آمريكا از وقتي‌ كه من يادمه هيچ وقت با هم خوب نبودند .
-       از سالها قبل از تولد تو، امريكا و اروپا كشورهايي مثل كره شمالي و عراق را هم تحريم كرده‌اند.
-       بله شنيدم. عراق را يادم هست .
-       چي يادت هست؟
-       وقتي صدام را اعدام كردند مامانم گفت جوان‌هاي ما را اين نامرد پرپر كرد.
-       عراق هم سال‌ها تحريم بود. نتيجه‌ي سال‌ها تحريم مي‌داني چه شد؟
-       خب شكست صدام .
-       نه‌. نتيجه‌ي تحريم‌ها، مردنِ صدها هزار كودك بود بر اثر كمبود دارو و غذا .
-       جدي مي‌گيد؟
-       كره‌ي شمالي هم همين وضع را دارد. اما صدايي ازش بيرون نمي‌آد. من مطمئن هستم در هيچ جاي دنيا هيچ سياست مداري ريسك كشتن صدها هزار كودك را به جان نمي‌خرد. اگر تصميمي گرفته شود كه احتمال داشته باشد كوچكترين آسيبي به حتي يك كودك ايراني برسد، رئيس جمهور امريكا لوح افتخارِ نوبل صلحي كه دريافت كرده را بايد پس بدهد به آكادمي نوبل.

-       خب من متوجه نشدم كه اين‌ها چه ربطي به انديشه‌هاي گسسته‌ي ذهن انسان داشت .
-       آنها مي‌گويند تحريم ايران يعني صدمه زدن به دولت ايران. در صورتي كه تحريم عراق صدمه اصلي را به كودكان عراق زد. آنها گويا از درك اين قسمت عاجز هستند كه تحريم ايران يعني صدمه زدن به كودكان ايراني .
و صدمه زدن به كودكان يعني كودك آزاري و كودك آزاري هم طبق تعريف جهاني يعني هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود.
-       متوجه شدي ؟
-       نه .
-       ببين يادته يك بار در مورد روش  استدلال كردن حرف زديم .
-       بله .
-       در اين مورد ناتواني در استدلال منطقي در بين سياستمداران جهان به شدت مشاهده مي شود . به اين دو گزاره دقت كن :

1-     عراق تحريم شد در نتيجه صدها هزار كودك بر اثر كمبود دارو و غذا كشته شدند .
2-     عراق پس از حمله‌ي نيروهاي سركوبگر امريكا و انگليس بعد از بيش از يك دهه تحريم هاي بين المللي شكست خورد .


حالا سوال من اينه  :
نتيجه‌ي تحريم ايران چيست ؟ 


-       آهان . اين يعني ربط دادن موضوعات گسسته به هم .
-       آفرين .

*****

-        نظرت چيه كه اولويت مطالعه را از الان تا بعد از امتحاناتِ پايانِ ترم، به مباحثی که امسال در مدرسه  برای اولین بار می خوانی اختصاص بدهيم ؟
-        خيلي موافقم . ولی این طوری مباحث سه سال گذشته رو کی بخونم.
-       یک بار تابستان بخش زیادی از اونها رو خوندی. یک بار هم در تعطیلات عید نوروز اونها رو می خونی.


نوشتن برنامه‌ي هفتگي يك ساعتي وقت مي‌گيرد.
هر هفته يك ساعت و نيم عربي در برنامه جا ميدهم .
گلچهره مي‌گويد مثلثات را از چه كتابي بخوانم ؟
یک کتاب معرفی می کنم و می گویم : بهتر بود كه نويسنده‌ي كتاب ترتيب چينش برخي سوالات را كمي تغيير مي‌داد. با اينحال اين كتاب به نظر من يكي از بهترين كتاب هاي مثلثات است كه هم منطبق بر كتاب‌هاي درسي است و هم در سطح آزمون‌هاي ورود به دانشگاه نوشته شده است.
-       شما اين كتاب‌ها را چطور و از كجا مي شناسيد ؟
-       من وقتي از جلوي يك كتاب فروشي رد مي‌شوم صداي آوازِ نويسنده‌ها را از بين صفحات كتاب‌ها مي‌شنوم. نويسنده‌ي اين كتابِ مثلثات هم جمله‌اي از جبران خليل در اولين صفحه‌ي كتابش آورده " اگر آوازت زيبا و دلنشين باشد حتي اگر وسط بيابان باشي كسي را خواهي يافت ، كه به آوازت گوش فرا دهد".

برنامه مطالعاتي مي‌گويد در برخي دروس هر آنچه تا الان خوانده‌ايم را بايد مرور كنيم. به همين دليل در چهارشنبه و پنجشنبه‌ي قبل از آزمون، دوره‌ کردن سوالاتِ آزمون‌هاي تابستان را هم در برنامه مي‌گنجانيم .





سلام
 گفته بودين نوشته‌هام رو بيشتر كنم نه ؟ ببخشيد هم حوصله ام كم بود و هم حرف هام واسه گفتن ! ديدين بعضي وقت‌ها آدم نسبت به همه چيز بي‌تفاوت و بي‌حس ميشه !
بدون هيچ دليل خاص و منطقي. چند روزيه كه از نظر جسمي روبراه نبودم. ميگرن خيلي اذيتم كرد. يكشنبه زنگ آخر ... نه زنگ سوم ... sms   دادم به مامانم بياد دنبالم. امتحان رياضي داشتم اما نتونستم امتحان بدم. اين  نمره ميره تو كارنامه. چه فاجعه‌اي ميشه. فكر كنين.
تا حالا دو تا امتحان داديم. اين سوميش بود. قرار بود اين سه نمره با هم جمع بشه. من تا الان ده شدم. اين امتحان 8 نمره داشت.اگه مي‌شدم 8 نمره‌ي كارنامه‌ام ميشد 18. از اول مهر امتحان نداشتيم اما در اين دو هفته همه دارن امتحان مي‌گيرن. دبيرا مي‌گن :
-        مدرسه از ما ليست مي خواد.
ديگه فكرش رو نمي‌كنن كه چجوري  ما امتحان بديم با اين وضع. شيمي يك امتحان پنج نمره‌اي داديم شدم چهار بعد اين رو چهار برابر ميكنه ميشم 16 .
چه وضعشه آخه !! كارنامه‌ام درخشان ميشه كلا .
آهان داشتم از حال و احوالم مي‌گفتم ...
يه وقتا ميشه دلم مي‌خواد هيچ كس دور و برم نباشه ... هيچ موضوعي نگرانم نكنه و فكرم رو مشغول نكنه. مثل الان ... كه به خاطر آزمون فردا ... سنگيني درس مدرسه ...كنكور ... واقعا مغزم هنگ كرده. خسته‌ام. بي دليل‌ها ... يه هو اينجوري ميشم .. چيكار كنم ... لطفا نگين مراقبه !
الان كه من حالم گرفته‌اس و ته گلوم يك بغضه كه نمي‌دونم حتي علتش چيه مراقبه چي كار مي تونه بكنه. الان كه دلم مي‌خواد يك هفته بخوابم ... بدون اينكه بيدار شم ... بخوابم و هيچ نگران نباشم ... كه وقتم داره ميره ... اين امتحان رو گند‌زدم ... آزمون چي ميشه ؟ كنكور قبول ميشم ؟
 ديروز رفتم كتابخانه ... اومدم معده درد وحشتناكي گرفته بودم ... اولش معده درد بود بعد سر درد هم اضافه شد. قرص خوردم معده‌ام آروم شد ولي سرم ... خيلي درد مي‌كرد ... حدوداي نه دراز كشيدم بلكه خوب شه ... ساعت 12 پاشدم ديدم نه ... بدتر شده كه بهتر نشده ... مسكن خوردم تا خوابم ببره. از درد نمي‌تونستم چشم‌هام رو باز كنم ... صبح كه بيدار شدم سرم خوب شده بود. اما انگار يه جورايي ناراحت بودم كه پا شدم ... چون يادم افتاد  فردا آزمون دارم و احساس كردم باز نشده كه توپ بخوابم.
چي بگم شايد از روي بي حس و حالي دارم الكي گير مي‌دم. من بايد از پس اين سختي بر بيام! داشتم تست زيست مي‌زدم. واسه استراحت گفتم بيام اينا رو بنويسم .
نمي‌شه واسه يه آزمون هيچي نخونم برم سر جلسه؟!  مي‌دونين حتي اگه نخونم نگراني نخوندن درسها رو دارم و استراحت كوفتم ميشه !
حتي يك درصد هم فكر نكين جا زدم ! عمرا . من تا روي اين كنكور رو كم نكنم ول كن نيستم . اما خستم يكم . همين .
داره بارون مياد ... مامام اينا مي‌گن وقتي گرگان بوديم شروع مي‌كردم به گريه كردن وقتي ازم دليلشو مي‌پرسيدن مي‌گفتم دلم گرفته !؟ اون موقع 4 يا 5 سالم بوده. بعد مي‌گفتن برو تو اون اتاق تا دلت مي‌خواد گريه كن. جالب اين بود كه مي‌رفتم گريه مي‌كردم بعد شنگول مي‌اومدم بيرون. الان دلم گرفته . بي‌دليل ... اعصابم آروم نيست ... اون هم بي دليل ... واسه اين مي‌گم بي دليل چون آدم زورش مياد بدون هيچ دليلي از حس و حال بيفته و بغض كنه ...نه ...؟
بگذريم ... امشب مي‌خوام بيدار بمونم ... تا درس بخونم. روزايي كه كلاس دارم، دوشنبه ها وقتي ميام خونه درس خوندن برام حروم ميشه! باور كنين راست مي‌گم. ناخودآگاه كشيده مي‌شم سمت تخت خواب. اين دو دفعه‌ي آخر كتاب رو گرفته بودم دستم با هزار زور چشمهام رو باز نگه داشته بودم  تا همين طور كه خوابيدم بخونم. در عرض 5 دقيقه روح از بدنم جدا شد.
يه لطفي بكنين اون روز اصلا برام تو برنامه كار نذارين تا يك عذاب وجدان از عذاب وجدان‌هام كم بشه. من برم سراغ بدبختي‌‌هام ... هه !
گفتم داره بارون مياد !؟ كي ؟ من ؟ من گفتم ؟ ...سوووت ... برف داره مياد ... گول خوردين !!
پيش بيني‌هام راستي :
رياضي 3 تا فيزيك 4 تا شيمي 5 تا زيست 15 تا  زمين 5 تا ادبيات 10 تا  دين و زندگي  14  عربي 4   زبان اگه وقت كم نيارم همه رو مي زنم . .. سووووت ..

شب بخير




سلام خوبين ؟
الان حتما مي‌گين خوبه گفتم بيشتر كن نوشته هات رو !! خب چي كار كنم !؟ درست وقتي ميرم شب مي‌خوابم جام رو تنظيم كردم  پتو رو كشيدم روم يادم مي‌افته حرف دارم واسه نوشتن. يادم مي‌افته مي‌خواستم بنويسما !!! بعد ديگه نمي شه حالتي رو كه چند دور غلتيدم تا تنظيم شده بهم بزنم بيام پايين دفتر رو بردارم برم يه جا بنشينم بنويسم ! ديگه اون حالتي كه خوابيده بودم برام تكرار نميشه !! در نتيجه ... نمي‌نويسم و مي‌خوابم ! و اين روند هر شب تكرار ميشه تا شب قبل از آزمون، بنده نشستم رو زمين، پشت اين ميز كوچيكه ... دارم واسه خودم كتاب ورق مي‌زنم يه هو ياد اين دفتر پاره مي‌افتم  ميام سراغشو مي‌نويسم.
 يعني دفتر خاطرات من رو نگاه كنين مثلا مدرسه‌ي ما تعطيل شده واسه تابستون ... سري بعد كه ادامه شو نوشتم روز اول مدرسه سال بعده !!
هي روزگار ... بله ...
خلاصه كه اين دو هفته هم گذشت ! من در كمال ناباوري دو تا امتحان كه ازش بي خبر بودم داشتم !
بعدالان ...يعني الان ... بعداز اون دو تا تجربه ي شووووم !! تصميم گرفتم از اين هفته يه ورق A4   بردارم بزنم به ديوار. هر روز كه هر معلمي تاريخ مي‌ده برا ي امتحان به ترتيب روي اون ورقه بنويسم. تا چشاي كورم ببينه !!! نمي دونم چرا شدم مثل ماهي قرمزهاي تو تنگ كه حافظه شون قابليت حفظ كردن يك مسير دور زدن رو داره. دور بعدي صفر ميكنه. دوباره از اول!!
اين دو هفته هنر كردم دروس پيش دانشگاهي رو خوندم. خيلي پر بود برنامه ي مدرسه ! به دروس پايه نرسيدم. بعدش اون فايل WORD   كه داده بودين خوندم دو بار. اوني هم كه گفتين بدم خانواده دادم بهشون تا بخونن. همين ...





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر