۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

رمان آموزشی گلچهره - بخش پنجم




بخش پنجم
مرتب نويسي
 نویسنده : بابک اسماعیلی 

پنجمين جلسه‌ي مشاوره‌ي من و گلچهره بيش از چهار ساعت به درازا كشيد.
گلچهره كه چهره‌اي جدي و شادتر از قبل دارد،  هنوز كارنامه‌ي اولين آزموني كه شركت كرده را نگرفته است.كارنامه او از طريق  اينترنت هم در دسترس نيست. گويا چند هفته زمان مي برد تا موسسات عريض و طويلي كه هر سال ميلياردها تومان از ارائه خدمات آموزشي به دانش آموزان، سود مي‌برند بتوانند كارنامه‌هاي دانش آموزان را از طريق وبسايت‌هايشان ارائه كنند. اين مورد نشان مي دهد كه موجودي به نام مصرف كننده ( دانش آموزان و خانواده هاي آنها ) ، براي مديران و كارمندان موسسات آموزشي از اهميت چنداني هم برخوردار نيستند. هر دانش آموز تنها تا زمان پول دادن مهم است . و بعد از آن بايد تابع شرايط بشود.

از گلچهره  مي‌پرسم :
-       آزمون چطور بود ؟
مي‌گويد :
-       وقت كم آوردم. سرعت حل هر تست را سر جلسه آزمون لازم است زياد كنم. سوالاتي كه شك داشتم را هم زدم. در زمان پاسخگويي به دفترچه‌ي دروس اختصاصي، ابتدا به سوالات زيست شناسي جواب دادم. بعد سوالات شيمي را جواب دادم. براي حل كردن سوالات رياضي و فيزيك وقت كم آوردم. البته چند سوال از رياضي و فيزيك را هم جواب دادم. اما ذهنم خيلي پراكنده بود. همه اش از يك درس  به درسي ديگر مي رفتم .
مي‌گويم :
-       الان لازم است سوالات آزمون را رفع اشكال كني.
مي پرسد :
-       چگونه ؟
مي‌گويم :
-       سوالات رياضي آزمون را حل كن.
به آنچه كه  در ضمن حل كردن مي نويسد، توجه مي‌كنم.  همان سوالاتي كه در آزمون درست حل كرده را درست حل مي‌كند و سوالاتي كه اشتباه حل كرده را دوباره اشتباه حل مي‌كند.
كنار گلچهره مي نشينم و سوالات را يكي يكي با هم بررسي مي‌كنيم.

علت وقوع خطا، در ضمن حل سوال اول،  اين بوده كه به تعداد مناسب و لازم از علامت مساوي( = )استفاده نكرده است. به همين دليل عبارتي كه ، مساوي مقدار مجهولي بوده را ، در اواسط محاسبات اش در چك نويس ، برابر صفر قرار داده است. طبيعتا جوابي كه بدست آمده در بين گزينه ها هست اما پاسخي اشتباه است.
گلچهره نه تنها از اين سوال نمره‌ي مثبتي نگرفته بلكه نمره منفي هم كسب كرده است.
لازم است  عادت جديدي در خود ايجاد كند و در زمان حل سوالات محاسباتي مرتب نويسي كند. نداشتن عادت به مرتب نويسي باعث شده در پاسخ گويي به دو سوال ساده دچار اشتباه شود.

در سوال ششم براي حل سوال راه مناسبي به ذهنش نرسيده است. در اين مورد نياز به  پركاري داريم .پركاري تستي . يعني لازم است تعداد سوالاتي كه در هر هفته حل مي كنيم را بيشتر كنيم .
در يك سوال ديگر هم نتوانسته روش حل سوال را تشخيص دهد . هر چند كه در نشست هاي مطالعاتي در هفته‌ي گذشته سوالاتي مشابه آن را حل كرده است. وقتي چنين ايرادي وجود دارد براي برطرف شدن لازم است ؛
مرور كنيم.
يادگيري با تكرار كردن حاصل مي شود و تكرار يعني همان مرور.

سریال ها و فیلم‌های تلويزیونی  بارها تکرار می‌شوند. ما لباس‌هایمان را بارها می‌پوشیم ، از اتومبیل شخصی و دوچرخه بارها استفاده می‌کنیم ، هر روز چاشت (صبحانه) می‌خوریم ، همین طور نهار و شام ، در کلاس‌های ورزشی همه حرکات را مدام تکرار می‌کنیم ، یک موسیقی را بارها گوش می‌کنیم ، هر روز و هر روز به مدرسه می‌رویم ، هر روز بارها و بارها جلوی آینه می‌رویم ، با رایانه یا پلی استیشن یک بازی را بارها انجام می‌دهیم. ما هر روز با آدم های جدید رابطه برقرار نمی‌کنیم ، بلکه معمولا هر روز ملاقات‌های تکراری داریم و گه‌گاه با آدم‌های جدید دوست می‌شویم، ما بارها روی یک صندلی می‌نشینیم ، بارها املت ، قرمه سبزی ، کباب ، پیتزا و هات داگ می‌خوریم. بنابراین هیچ دلیلی ندارد که متوقع باشیم که یک کتاب یا یک متن را باید یک بار خواند آن هم برای همیشه.
در واقع تکرار جز لاینفک زندگی ماست که خوشبختانه محاسن بزرگی دارد. به یاد بیاورید که ازکودکی براساس مشاهداتی که بارها تکرار شدند یادگرفتیم در زمان خوردن غذا سفره را بچینیم، یادگرفتیم ازکنترل تلويزیون استفاده کنیم و یا یاد گرفتیم مسواک بزنیم. برای مرور گذشته به بچه های دو ساله نگاه کنید. آنها عموما کارهایشان را براساس تقلید انجام می‌دهند.جالب ترین چیزها برای کودکان امروز وسایلی است که والدین شان بیشترین استفاده را از آنها می‌کنند، گوشی موبایل، صفحه کلید کامپیوتر، فرمان ماشین و کنترل تلوزیون. آنها بارها و بارها مشاهده کرده‌اند و بعد یادگرفته‌اند. بارها و بارها انجام می‌دهند و بعد مهارت پیدا می‌کنند. راز یادگیری در واژه تکرار نهفته است. تکرار تکرار تکرار.
برای اینکه به اهمیت واژه‌ي تکرار پی ببرید بهتر است به رسانه ها دقت کنید، آنها اخباری را که می‌خواهند بارها تکرار می کنند، بارها تفسیر می‌کنند، بارها زیرنویس می‌کنند و بارها برای بیان آن از تصویر استفاده می کنند. رسانه‌ها در واقع آنچه مد نظرشان هست را آنقدر تکرار می‌کنند تا آن موضوع جزء باورهای مخاطبانشان قرار گیرد. دور و بر ما پراز تکرار است و بسیاری از ناتوانی‌های ما مربوط به این  می‌شود که به اندازه کافی آنچه لازم بوده است را تكرار نكرده‌ايم. زمین خوردن در زمانی که تازه شروع به دوچرخه سواری کرده ایم به علت نداشتنِ تمرینِ کافی است. عدم موفقیت درمدرسه و دانشگاه مربوط به این است که به اندازه کافی مرور یعنی تکرار نکرده ایم ، در مسابقه ورزشی شکست می خوریم چون حریفمان بیشتر از ما تمرین یعنی تکرار کرده است ، خشممان را نمی توانیم کنترل کنیم چون تمرین نکرده ایم که در موقع عصبانیت نفس عمیق بکشیم و تصمیم نگیریم و بد و بیراه نگوییم.
كتاب شاگرد كُشي، بابك اسماعيلي

براي يك دانش آموز رشته‌ي تجربي ، درس رياضيات از اهميت زيادي برخوردار است. من به تجربه دريافته ام كه بدون مهارت در رياضيات امكان كسب نتيجه اي دلخواه وجود ندارد. رياضيات چند كاركرد دارد.
 يكي اينكه باعث نظم ذهني مي شود. و تاثير اين مورد مثل زماني است كه اتاقتان را مرتب مي‌كنيد. وقتي همه چيز سرجاي خود است دسترسي به هر چه مي خواهيم سريع امكان پذير است .
دوم باعث مي شود اعتماد به نفس افزايش يابد.
 سوم اينكه باعث دور شدن احساس خنگ بودن مي‌شود. بزرگسالان زيادي هستند كه در زندگي عادي روزانه احساس مي‌كنند ذهنشان تنبل شده است، تنها راه را مطالعه رياضيات مي‌دانند ، اما زندگي ديگر اجازه نمي‌دهد رياضيات را مرور كنند.
چهارم اينكه مهارت در رياضيات باعث افزايش توانايي حل مساله در فيزيك و شيمي خواهد شد. غلبه به غولي كه از رياضيات در ذهن بسياري از دانش آموزان ساخته شده است هم اصلا كار دشواري نيست. بايد با غول دست به يقه شد. هيچ غول شكست ناپذيري وجود ندارد. چه اين غول در بيرون از ما ، خانه داشته باشد چه در درون ما .
بايد با آن دست به يقه شد.
هيچ غولي در بيرون از انسان وجود ندارد. هر چه هست در درون ماست !!

 برنامه‌اي كه براي يك هفته‌ي گذشته تنظيم كرده بوديم را گلچهره تمام و كمال اجرا كرده  است. به طور متوسط روزي 10 ساعت درس خوانده است. تمام برنامه اجرا شده است.
 از اين بابت خوشحالم . او اعتماد به نفس پرشكوهي پيدا كرده است .
به گلچهره مي‌گويم كه بعد از هر آزمون لازم است تا سوالات آزمون  رفع اشكال شود. قرار مي‌گذاريم كه بلافاصله بعداز هر آزمون ، به همين شيوه‌اي كه الان كنار هم رياضيات را رفع اشكال كرديم ، سوالات را بررسي كند و نتيجه بررسي هايش را هم ثبت كند.

مجموعه قواعدي براي آزمون دادن وجود دارد كه اين مجموعه قواعد عبارتند از :
o       پاسخ گويي به سوالات هر درس بهتر است در زماني كه در دفترچه‌ي سوالات آزمون براي همان درس مشخص شده انجام گيرد. يعني براي هر درس صرفا زمان مربوط به همان درس بايد صرف شود.
o       بهتر است سوالات به ترتيب دفترچه‌ي آزمون پاسخ داده شوند .
o       هيچ گزينه‌اي را براي پاسخ به سوالاتي كه در مورد جواب آنها اطمينان وجود ندارد نبايد در پاسخبرگ پررنگ كرد.

برنامه‌ي دو هفته‌ي آينده را تنظيم مي‌كنيم.
تعداد سوالات هر مبحث را با توجه به كتاب‌هايي كه لازم است مطالعه شوند مشخص مي‌كنيم. براي حل هر سوال زماني حدودا  5  دقيقه در نظر مي‌گيريم - به زودي بايد اين زمان را به 3 دقيقه كاهش دهيم -  و بعد كارهاي روزانه مشخص مي شود.  هر روز حدودا 10 تا 12 ساعت براي اجراي برنامه لازم است.
علاوه بر  برنامه‌ي آزمون، براي دروس شيمي ، رياضيات و عربي كارهايي مشخص كرده ام .
بدون تسلط بر فرمول نويسي، در حل سوالات مباحث استوكيومتري دچار اشكال خواهيم شد.
به همين دليل مطالعه‌ي كتابي با عنوان فرمول نويسي را در برنامه روزانه  قرارداه‌ام.
در درس زبان عربي هم به گونه‌اي برنامه را تنظيم كرده‌ام كه در يك ماه، گلچهره  مطالعه‌ي كل قواعد عربي را تمام خواهد كرد. تمام كردنِ مطالعه‌ي كل قواعد در يك ماه، به نظم ذهني گلچهره در اين درس كمك زيادي مي‌كند. بعد از يك ماه، تمركز برنامه عربي را بر  ترجمه خواهم گذاشت. و پس از آن پركاري تستي از منابع مطالعاتي استاندارد.
در درس رياضيات هم هر روز يك ساعت و نيم حل تست هايي از يك كتاب استاندارد را پيشنهاد كرده‌ام. تست‌هايي در مورد توان ، راديكال ، اتحادها ، تجزيه ، كسرهاو عبارتهاي گويا .

تعداد زيادي از دانش آموزاني معمولا در درازي سال تحصيلي رشد چنداني نمي‌كنند.
يكي از علت‌ها در اين زمينه اين است كه در برنامه‌هاي مطالعاتي سالانه (برنامه آزمون ) ارتباط  مباحث درسي  با يكديگر ناديده گرفته شده است. مباحث درسي با هم رابطه طولي و عرضي دارند. به عنوان مثال مطالعه‌ي مبحث الكتريسيته ساكن قبل از الكتريسيته جاري الزامي است (رابطه طولي) ، اما درك فيزيك بدون مهارت داشتن در رياضيات اصلا شدني نيست (رابطه عرضي).
ارزش مباحث محاسبات عددي كه يادگيري كل رياضيات ، فيزيك و بخش هايي از شيمي و زيست شناسي بر آن استوار است بسيار بيشتر از مبحثي چون نور هندسي يا حتي حركت شناسي و آمار است. اما چون از مباحثي چون توان، راديكال، اتحادها،‌ تجزيه و كسرها و .. مستقيما سوالي در آزمون ورود به دانشگاه طرح نمي شود ، همه  فراموش مي كنند به اندازه كافي براي اين مباحث، زمانِ مطالعه در نظر بگيرند.
اين مورد يكي از علت‌هايي است كه سبب مي شود ميانگين نمره‌ي شاگردان يك كلاس عددي در حدود 4 تا 6 درصد بشود. يعني برنامه ، كتاب ها ، معلمان و ... همه دست به دست هم مي دهند و دست آخر بعد از يك سال ميانگين نمره يك كلاس مي شود 4 درصد !!!

فراواني پاسخگويي گروه آزمايشي علوم تجربي[1] به سوالات آزمون سراسري 1390

عنوان درس
زير 20
درصد
زبان‌وادبيات فارسي
75/60
زبان عربي
49/82
معارف اسلامي
71/48
زبان خارجي
82/79
زمين شناسي
23/95
رياضي
59/93
زيست شناسي
45/82
فيزيك
68/94
شيمي
58/80


با گلچهره در مورد روش استدلال كردن حرف مي‌زنم. به او مي‌گويم بسياري از مردم وقتي در بحران قرار مي‌گيرند  بيمار مي‌شوند، بي‌پول مي‌شوند، بيكار مي‌شوند، دچار اختلافات خانوادگي مي‌شوند، ...  چون از دركِ رابطه‌ي علت و معلولي رخدادها ناتوان هستند، سراغ دعا نويس‌ها يا فال گيرها مي‌روند.
چنين كساني نحوه استدلال كردنشان اينطور است :


مي‌خواهم يك خانه داشته باشم، پول ندارم پس مي‌روم سراغ يك دعا نويس.
كسي كه دوستش دارم به من توجه نمي‌كند، پس براي اينكه توجه او را به خودم جلب كنم، مي روم سراغ يك دعا نويس.
پسرم اعتياد دارد، بايد كاري كنم تا او اعتيادش را ترك كند، پس مي‌روم سراغ يك دعا نويس.


درست مثل اينست كه بگوئيم :
درِ خانه باز است. باز يك پرنده است. پس درِ خانه  يك پرنده است .
شيرِ باز است. باز يك پرنده است. پس شير يك پرنده است .
كتاب باز است . باز يك پرنده است. پس كتاب يك پرنده است .

چنين انسان‌هايي شايد نمي‌دانند علت مشكلاتي كه با آنها دست به گريبان هستند چيست. آنها نمي‌دانند براي حل مشكلات لازم است چه كار كنند. همه‌ي علت‌ها را در بيرون از خود جستجو مي‌كنند. اما معمولا هيچ علتي در بيرون از انسان وجود ندارد.


اگر به اين نوع استنتاج عادت كرده باشيم، استنتاج‌هايي از اين دست هميشه يك جايي گريبانمان را مي‌گيرد. اين شيوه از استنتاج است كه مشكلات بسيار زيادي را در زندگي تحصيلي به وجود مي‌آورد. هم در زمان تصميمات مهمي مثل انتخاب رشته و هم در زمان پاسخگويي به سوالات چند گزينه‌اي و از اين‌ها مهم‌تر در تصميماتي كه يك جامعه براي خود مي‌گيرد.

لازم است دقيق باشيم. موقع تست زدن سرجلسه‌ي آزمون با بالا انداختن تاس يا سكه نمي‌توانم درصدهاي مناسبي بياوريم.   
بهتر است سعي كنيم روش استنتاج كردنمان را بررسي كنيم.
خوشبختي و بدبختي يك انسان ربط مستقيمي به دستگاه ذهني استدلالِ او دارد. ناتواني در استدلال منطقي انسان را باورمند مي‌كند و انسان باورمند وقتي با واقعيات زندگي روبرو مي‌شود چون نميتواند پاشيده شدن باورهايش را تحمل كند براي اينكه هويتِ آسيب ديده اش را ترميم كند از خشونت استفاده مي‌كند.






[1] - به نقل از نشريهي پيك سنجش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر