بخش دهم
ارزشها
نویسنده : بابک اسماعیلی
من در تدارك رفتن به
سفري يك هفتهاي هستم. چون نميتوانم در هفتهي آينده در روزي كه معمولا با گلچهره
مشاوره دارم او را ببينم، جلسه مشاوره را چند روزي جلو انداختم. صرفا براي اينكه
در نبود من گلچهره برنامه مطالعاتي داشته باشد.
طبق برنامهي هفتهي آينده
همه مباحثي كه در 8 هفته قبل
خوانده شده است بايد مرور شود. من برنامهي روزانهي گلچهره را متناسب با كاري كه لازم
است انجام گيرد (مرور) تغيير ميدهم.
در هفتههاي قبل
برنامه ي يكي از روزها اين طور بود كه در يك روز 5 يا 6 درس بايد مطالعه ميشد.
شنبه
|
رياضي(لگاريتم)
مطالعه كتاب درسي
1 ساعت
|
رياضي (لگاريتم) مطالعه درسنامه ي
كتابِ ...
حل تمرين ها و مثال هاي متن درس، حل
تست از كتابِ ...
5/2 ساعت
|
ديني 2
درس 1 تا 3
مطالعه كتاب درسي
(يادداشت برداري )
5/1 ساعت
|
زيست 2
تغذيه و گوارش
مطالعه كتاب درسي ، يادداشت برداري از
متن كتاب درسي
3 ساعت
|
عربي
مطالعه مبحث فعل از كتابِ ...
زدن تست ها
1 ساعت
|
رياضي
حل تست هاي نظريه معادلات از كتابِ
... 5/2 ساعت
|
در هفته پيش رو كه
لازم است همهي آنچه در هفتههاي قبل مطالعه شده را مرور كنيم برنامه بايد به گونهاي
ديگر نوشته شود.
براي هر روز يك آزمون
از آزمونهاي قبلي را تعين ميكنم. پاسخ گويي به
سوالات هر آزمون حدودا 4 ساعت زمان
به خود اختصاص مي دهد.
بعد از حل سوالاتِ
آزمون از گلچهره ميخواهم آزمون را رفع اشكال كند. اما نه با نگاه كردن به پاسخ
نامه. بلكه با مراجعه به كتاب درسي يا كتابهاي تستي – تشريحي .
براي گلچهره توضيح ميدهم
كه چطور بايد اين كار را انجام دهد. ميگويم متوجه شدي ؟
پلكهايش را روي هم
فشار مي دهد.
ميگويد:
- راستي، كتاب
شاگرد كُشي را تمام كردم. ميگويم چطور بود.
-
ميگويد در مورد چطور خواندن
ديد جديدي پيدا كردهام.
ميپرسم تمرينهاي كتاب را اجرا كردي؟ ميگويد
فعلا فقط
يك بار خواندهام. هفتهي بعد دوباره كتاب را ميخوانم.
من در جلسات
مشاورهام با گلچهره سعي كردهام او را از
تصورات ذهني و غير واقعي كه در مورد درس خواندن
و دانشگاه رفتن دارد جدا كنم.
لازم داشتم
كاري كنم كه گلچهره جايگاه فعلياش را بشناسد، خواستگاهاش را هم تعيين كند و
دقيقا بداند كه بين جايگاه فعلي او و خواستگاهاش چقدر فاصله وجود داد.
به نظرم در
برداشتن حجابي كه روي چشمهاي گلچهره بود تا حد زيادي موفق شدهام .
مهم ترين و
تاثير گذارترين تصورات انسان ها تصوارت باطلاند. زندگي همهي آدميان را دروغ هايي
شكل داده كه از بس تكرار شده اند به صورت واقعيت جلوه پيدا كردهاند. هر انساني
لازم است يك بار در جايي از خط زمان زندگي يك بار بنشيند و زندگياش را از تمام دروغ هايي كه شنيده و باور
كرده پالايش كند.
من خود واقعي
گلچهره را به او نشان دادهام. و خوشبختانه در فرايندي كه منجر به اين شد كه
گلچهره بتواند خود واقعياش را ببيند من از هر آسيبي مصون ماندم.
معمولا وقتي
افراد با خود واقعي شان روبرو مي شوند، تحمل ديدن خود را ندارند. (البته به جز
تعداد معدودي ). به همين دليل هم هست كه شاعر گفته است :
آينه چون نقش تو بنمود راست
خود شكن آينه شكستن خطاست
كسي كه بتواند خويشتن خويش را ببيند و خشمگين نشود بلكه
تصميم بگيرد خويشتن خويش را تغيير دهد تا خود را به ايدهآلهايش نزديكتر كند،
انساني است كه مي تواند فراتر از آنچه هست برود.
عوامل زيادي وجود دارد كه مشاورهي من و گلچهره را براي
هر دو ما اثر بخش كرده است. يك مشاورهي اثر بخش به همان اندازه كه براي مراجع سود
دارد براي مشاور هم فايده دارد. يك مشاورهي اثر بخش هر دو نفر را ارتقا مي دهد.
يكي از عواملي كه جلسات مشاورهام را با گلچهره اثر بخش
كرده است، اينست كه گلچهره و اعضاي خانواده اش با آنچه در جلسات مشاوره صورت مي گيرد از قبل آشنا بودند.
خانوادهي گلچهره در طي ده سال گذشته كه با آنها آشنا
شدهام با من در ارتباط بودهاند. اعتماد حرفه اي آنها به روش هاي من به عنوان يك مشاور تحصيلي بسيار زياد است.
ارزش هاي حاكم بر خانوادهي گلچهره نزديكي زيادي با
ارزشهايي كه من به آنها عمل ميكنم دارد.
من در يكي از تجربههاي ناموفق در حرفهام، مشاورهي
دانشآموزي دبيرستاني را به عهده گرفته بودم كه پدر بزرگش از همكارانم بود.
پدر و مادر دانش آموز از من خواسته بودند تا با او
مشاوره داشته باشم بلكه ضعفهاي تحصيلياش برطرف شود.
وقتي قرار شد او در آزمون ورودي يك مركز تحصيلي براي
ورود به سال اول دبيرستان شركت كند ، پدرش سوالات آزمون ورودي را برايش تهيه كرد !
معلمي هم در روز هاي قبل از آزمون همهي سوالات را با او كار كرده بود و حل كرده
بود و پاسخها را هم به او داده بود .
نمرهي دانش آموز مورد نظر در آزمون مربوطه شد 4-
درصد . منفي چهار درصد .
من در درواني كه با او مشاوره داشتم هر چه كردم به
نتيجه اي كه مورد نظر خودم بود نرسيدم.
بعد از اينكه علت ناكاميهايم را در مورد او بررسي كردم
يكي از علت هاي اصلي تفاوت ارزشهايي كه
من آنها را مهم ميدانم با ارزش هايي بود كه دانش آموز خوبم برايش تعريف شده بود.
من از اهميت علم حرف مي زدم و دانش آموزم مي گفت من نمي
خوام زياد درس بخونم آخر سال بابام مي ره مدرسه به همه سكه مي ده نمره منو مي گيره
! (تا جايي كه من ميدانم چنين مدرسه اي وجود ندارد، تصورات دانش آموز من اينگونه
شكل گرفته بود ) .
از ديد آن دانش آموز همه چيز خريدني بود ... و من در
مورد او شكست خوردم.
يكي از وزرا را پسري كودن بود
پيش يكي از دانشمندان فرستاد كه مرين را تربيتي مي
كن
مگر كه عاقل شود
روزگاري تعليم كردش و موثر نبود
پيش پدرش كس فرستاد كه اين عاقل نمي باشدو مرا
ديوانه كرد.
|
گلستان سعدي / باب هفتم / در تاثير تربيت
|
چون بود اصل گوهري قابل
هيچ صيقل نكو نداند كرد
سگ به درياي هفت گانه بشوي
خر عيسي گرش به مكه برند
|
تربيت را
در او اثر باشد
آهني را كه بد گهر باشد
كه چو تر شد پليد تر باشد
چو بيايد هنوز خر باشد
|
گلستان سعدي / باب هفتم / در تاثير تربيت
|
يكي ديگر از عواملي كه باعث اثر بخش بودن مشاورههايم
با گلچهره شده ويژگيهاي فردي خود گلچهره است.
او به برنامه تمام و كمال عمل ميكند.
با اجراي برنامه ضعف هايش آشكار مي شود و او از اينكه
ضعفهايش آشكار شود واهمه ندارد.
من عملكردمان را در تابستان مثبت ارزيابي مي كنم. به
طور متوسط هر هفته 40 ساعت مطالعه داشته است. گلچهره بيش از 350 ساعت مطالعه در
تابستان انجام داده است . كتاب فرمول نويسي در شيمي را تمام كرده است و كتاب شاگرد
كشي را دو دفعه خوانده است. سرعت مطالعه
اش افزايش پيدا كرده، به اندازه لازم هم روي مباحث رياضي پايه يعني توان ، راديكال
، اتحادها و تجزيه و ... وقت گذاشته است.
در انجام محاسبات عددي
لازم است سرعتش را افزايش دهد و همين طور داشتن مراقبه را نيز لازم است جدي
بگيرد.
من به حدود 70
درصد از اهدافي كه براي گلچهره تعيين كرده بودم دست پيدا كردهام و به نظرم نتيجه
رضايت بخش است .
در جلسه بعدي لازم است بهره وري گلچهره را از كلاس هاي
درس در مدرسه افزايش دهم.
جدول ارزشيابي عملكرد
گلچهره در تابستان
اهداف
|
وضعیت
ابتداي دوره
|
وضعیت انتهاي دروه
|
||
افزايش سرعت مطالعه
برمبناي
كتاب
شاگرد كشي
|
ديد زدن
|
ضعيف
|
متوسط
|
|
عبارت خواني
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
ريتمِ خواندن
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
سازمان دهي مطالب
|
ضعيف
|
ضعيف
|
||
يادداشت برداري
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
ضعيف
|
متوسط
|
|||
يادگيري
محاسبات عددي
|
توان
|
ضعيف
|
متوسط
|
|
راديكال
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
اتحاد
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
تجزيه
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
درك
كلي رياضي
|
خيلي
ضعيف
|
ضعيف
|
||
فرمول نويسي در شيمي
|
خيلي
ضعيف
|
متوسط
|
||
تسلط بر جدول تناوبي
|
خيلي
ضعيف
|
متوسط
|
||
توان اجراي برنامه مطالعاتي
|
متوسط
|
خوب
|
||
مهارتِ بيان احساسات
|
شفاهي
|
ضعيف
|
متوسط
|
|
نوشتاري
|
||||
مراقبه
|
-
|
يك
بار در هفته
|
||
توانايي هدف گذاري
|
..........
|
متوسط
|
||
انگيزه
|
متوسط
|
خوب
|
||
ذهنيت مثبت
|
ضعيف
|
متوسط
|
||
پايبندي به اجراي برنامه
|
متوسط
|
خوب
|
||
مسئوليت پذيري
|
خوب
|
خوب
|
||
توانايي تمركز كردن
|
ضعيف
|
متوسط
|
نامهي شماره
يك
اميدوارم
در اين لحظه كه من ناراحتم و همش دارم به اين فكر ميكنم كه ساعت فرامرزكجاست و چه
بلايي سرش آوردم و ... شما خوب باشين. روز آزمون ساعتُ بردم با خودم كه وقت رو
تنظيم كنم بعد ديدم روي ديوارِ كلاس ساعتِ . ديگه از كيفم بيرون نياوردم . حالا
نيست . L نمي خواام ! كجاس آخه !؟
از
صبح رفتم كتابخانه، شش عصر آمدم. همهي برنامه را اجرا كردم. يادتونه گفتين خوب
نيست كتابخانه !؟ يه چي بگم !؟ به نظرمن خيلي خوبه اتفاقا! اونجا چيزي حواسم رو
پرت نميكنه. هي هوايي نميشم برم سراغ يخچال يا تخت خواب يا كامپيوتر و ... به
اضافه ي اينكه وقتي همهي درسا رو اونجا تموم ميكنم و ميام خونه احساس سبكي دارم.
ميتونم با خيال راحت هر كار ديگهاي بكنم. تا حالا بيشتر از ده بار رفتم كتابخانه
ولي اون چيزي كه گفتين راجع به صميمي شدن و دوست شدن و با هم حرف زدن و اينا نبوده. حتي دوستاي چند نفره كه ميان
اونجا تو سالن با هم حرف نميزنن و اگه كاري دارن ميرن بيرون. سالنش بزرگه و تعداد
ما تا حالا بيشتر از 7 يا 8 نفر نبوده.
اميدوارم
از مهر به بعد شلوغ نشه. تا الان داشتم گزارش عملكرد خودم رو كه شما بهم دادين ميخوندم.
يه چيزي ميگم نخنديدا !
يه
علامت پاك يادت نره زدم رو دستم كه راجع به يه چيزي كه تو نوشته بهش برخوردم بنويسم كه
الان يادم رفته علامت رو واسه چي زده بودم !!
اي
بابا ... يادم رفته حرفام ! چي كار كنم !؟ آهان يكي اينكه بعد از اينكه از
كتابخونه اومدم يادم اومده سرعت مطالعهام رو اندازه نگرفتم.
من
خوب ميشم.
ديگه
هيچي يادم نميآد !
مامانم
ميگه خطت افتضاحه ! ولي خودم اينطوري فكر نميكنم ! به اين خوبي ! نه !؟ اميدوارم
بتونيد نوشتههام رو بخونيد. به واضح ترين شكل ممكن سعي كردم بنويسم !
شب
بخير.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر